نماز در قالب ریاضی:
نماز تابع پوشايي است كه همه ي اعضاي دامنه را تنها و تنها به عضو منحصر به فرد برد نظير
مي كند . در مجموعه دامنه هر گونه عددي موجود است ، هر گونه انساني موجود است ،
گنه كار و ثواب كار ، اعداد حقيقي و مختلط و هر گونه عددي را به ذات بي همتاي او مي
رساند . چون پوشاست و يك به يك است بنابراين معكوس پذير نيز است .
حال كه اين بردار انتقال من ناچيز را به آن بي نهايت مي رساند ، آخه اين مجموعه ی تهي من
چگونه مي تواند به آن مجموعه ي بي ابتدا و بي انتها متصل شود .
"ركوع" من نمايان كننده ي زاويه قايمه است . عجب ابهتي ! زاويه قايمه عجب شكوهي دارد
. استوار و محكم با اينكه خم مي شوم اما از اين خم شدنم احساس غرور مي كنم .
"سجده " من نقطه تماس من با آن يكتاي بي همتاست . من در سجده مفهوم آهنگ تغيير و
كاربرد مشتق را مي فهمم . در اين نقطه است كه خطي مماس بر منحني عبوديت به ابديت
رسم مي شود . مشتق منحني عبوديت من در نقطه تماس اين بار خط خميده است . انگار
اين تابع از اول ذرجه n بزرگتر از 2 داشته . اين خط خميده در برابر آن قدرت لا يزال خم شده
است .
قنوت من سينوس تابع هيپربوليك است كه با ظاهر كلمه سخت بسيار ساده شبيه سهمي با
a مثبت رسم مي شود .
تشهد من لگاريتم طبيعي عدد بي نهايت است كه بي نهايت مي شود .
من در سلام اكسترممهاي تابعم را همه با هم يكجا مي بينم كه ماكزيممها و مينيمم ها ي
مطلق ونسبي خود را يك به يك به من مي نمايانند .
امروز در صفحه شطرنجي سجاده من محورهاي مختصات پاك شده تا مختصات بردار اتصال
دهنده بر ابديت را با نقطه وجود بي ارزشم اشتباه نكنم .
وقتي دانه دانه ي كرات تسبيحم را يكي پس از ديگري طي مي كنم ، احساس مي كنم راس
هرم وجودم كه در سطح كره ي محيط بر اين هرم قرار دارد در حال حركت است كه
احساسش را به همه جاي كره برساند .
امروز كه صفحه اي را از كره ي محيط بر وجودم عبور دادم ، سطح مقطع آن دايره اي شد با
وترها و شعاع ها و قطر هاي رسم شده ، از اين همه برخي سبز و برخي قرمز اند . سبزها
موازي اخلاق انساني اند و قرمز ها معاصي و اعمالي اند كه يا اخلاق انساني را قطع كرده
اند و يا دير يا زود قطع خواهند كرد . خطوط قرمز مرا وادار مي كنند كه تحت دوران 180 درجه
قرار بگيرم .
من كه الان از حل معادله گناهان و حسنات اعمالم بر نمي آيم و جرات دست به قلم گرفتن
براي حل اين معادله را ندارم ، چگونه مي توانم وقتي كه نقطه عطف تمامي منحني ها
مشخص شد ، وقتي كه انتگرال همه ي توابع به دست آمد ، وقتي كه كليه مسايل حل شد ،
معادله حل شده ام را كه هم اينك پيش رويم مساله است ببينم . ولي به هر حال تنها راه
حل و مسير نجاتم را تابع يكنوا و اكيدا صعودي نماز مي دانم .